بررسی جایگاه و ارزش انبیاء و اولیاء و جایگاه دین الهی از نظر مولانا
پایان نامه رشته ادبیات، الهیات و فلسفه اسلامی، چکیده: در این پایان نامه سعی شده است جایگاه و ارزش و اعتبار انبیاء و اولیاء و جایگاه دین الهی که توسط انبیاء جهت سعادت و رفاه دنیا و آخرت انسانها از طرف خداوند بصورت وحی و الهام و دستور سری و مخفی در طول دوران مختلف در هر عصر و مصری از ابتدای خلقت ...
بررسی جایگاه و ارزش انبیاء و اولیاء و جایگاه دین الهی از نظر مولانا
فرمت فایل دانلودی: .docxفرمت فایل اصلی: docx
تعداد صفحات: 247
حجم فایل: 313
قیمت: : 10000 تومان
بخشی از متن:
چکیده:
در این پایان نامه سعی شده است جایگاه و ارزش و اعتبار انبیاء و اولیاء و جایگاه دین الهی که توسط انبیاء جهت سعادت و رفاه دنیا و آخرت انسانها از طرف خداوند بصورت وحی و الهام و دستور سری و مخفی در طول دوران مختلف در هر عصر و مصری از ابتدای خلقت انسان و اینکه دارای تکلیف بوده مشخص شود و ارزش و اعتبار دانشمندانی مثل مولوی و هم عصران او جهت این پیام آوران الهی قائل بوده اند به تصویر و تبیین کشیده شود.
در این مجموعه تدوین شده تلاش بر این بوده است که اولاً مولوی و شخصیت دینی و عرفانی او بطور کامل به تصویر کشیده شود و همچنین علت این برچسب ها و تهمت های ناروا در رابطه با عقاید و اندیشه اعتقادی او هویدا گردد و دیدگاه او را در رابطه با اندیشه و تفکر زمان کنونی یعنی پلورالیسم و برداشت شخصی و نسبی از دین که خیل عظیمی از جامعه هر عصر و مصری را به خود جذب کرده، بیان شود و جایگاه دین و ادیان در رابطه با جهان هستی و روشنگری دین در جامعه بیان شود و اینکه مولوی به همه ادیان راستین و حقیقتگرای الهی معتقد بوده و کلیه دستورات الهی را عمل کرده و او مؤمن زمان خود بوده، بطوری که مولوی را بسیط و بی همتای زمان خود می دانند و مولوی هم توسط انسانهای دانا و دانشمند مورد قبول بوده و همه انسانهای عادی و عوام برای او ارزش و اعتبار خاصی قائل بوده اند بطوریکه در نبود مولوی همه انسانها ناراحتند. و مولوی همه آیینها و مسلکهای الهی و آسمانی را حق دانسته و هیچ دین و اندیشه الهی را طرد و مردود نمی دانست و آنها را عامل هدایت می دانست و مولوی با معرفی چهره های حق و معیار و میزان شناخت آنها و تشخیص حق از باطل، سره از ناسره معین کرده که شاید افراد جامعه با در نظر گرفتن این اصول راه سعادت و کمال را در این دنیای پربلا و مصیبت دینی و عقیدتی تشخیص داده و راه و مسیر انبیاء و اولیاء راستین که هم خیر دنیا و هم صلاح و رستگاری آخریت را در پیش دارد، پیشه کنند و مولوی با شاهد مثال گرفتن گفته و اندیشه دانشمندان و علمای دین شناس به این نابسامانی دینی هشدار داده و افراد جامعه را از این اسمهای فراوان اما مسمی یکی، آگاه ساخته است و با توجه به اینکه فطرت حق گرا و الهی همه انسانها یکی بوده و چنانچه مزاحمت خارجی نباشد این فطرت طبیعی راه درست را در میان این جهان پر بلا تشخیص داده و مسیر الهی را طی می کند و با آوردن منابع و متون الهی (قرآن- حدیث) انسانها را به این واقعیت که دین الهی امری تحقیقی و عقلی و آگاهانه است متنبه ساخته است و دین و اعتقاد کورکورانه را طرد و مردود می داند. و مولوی میزان و معیار تشخیص حق از باطل را انبیاء و اولیاء الهی دانسته، هر چند مولوی ارزش و مقام و منزلت انبیاء و اولیاء را یکی نمی داند و به استناد آیه قرآن که افضلیت برخی بر دیگری را حق و درست می داند و مولوی روح و حقیقت و هدف و پیام انبیاء را یکی می داند و گوید همگی بسوی خدا و سعادت و خیر دنیا و آخرت دعوت می کنند و رسول اکرم (ص) را بر همگان برتر دانسته و شیفته رسول اکرم (ص) بود. برتری انبیاء را بر همدیگر بعلت رسالت آنها و امتی که آنها برای آن امت مبعوث شده اند می داند و گوید هیچ یک از انبیاء از نظر عمل و درجه قرب به خدا نسبت به دیگری برتری و امتیاز ندارند و این امتیاز و برتری به امت و پیام آن امت بستگی دارد که عواملی مثل مقتضیات زمان و سطح تعلیمات انبیاء که بستگی به موقعیت بعثت و انسانهای زمان دعوت دارد و انسانها در مکتب انبیاء مانند دانش آموزان در مکان تعلیم و تربیت هستند که هر پیامبری متناسب با درک و معرفت و توان و ظرفیت انسان زمان خود مبعوث شده اند و هر پیامبری به مقتضای رسالته خود امت اسلامی را یک مرتبه و موقعیت بالا آورده اند که زمان پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) انسانها به اوج عقل و منطق و آگاهی رسیده و خداوند رسولی را (حضرت محمد ص) مبعوث کرده که متناسب با زمان و درک انسانها دارای معجزه ای جاوید (قرآن) که سراسر آن دلیل و عقل و منطق و استدلال و آگاهی بوده و برتری انسانها را علاوه بر دین و اعتقاد، درک ومعرفت و شعور وآگاهی (علم) می داند. پس تفاوت انبیاء به شرایع و احکامی است که برای امت زمان خود می آورند نه تفاوت در درجه قرب و اخلاق و ارزش رسولان، یعین تفاضل از نوع رسالت است نه تفاضل از نوع اخلاق یا کرامت و ارزش نبی. اما مولوی پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی (ص) را بالاتر از انبیاء و هدف آنها می داند و برای حضرت محمد (ص) سر و گردنی بلندتر قائل شد و رسول اکرم (ص) را مغیث هر دو کون دانسته و همگی هستی را طفیل وجود رسول اکرم (ص) می داند و جهان هستی را قُتاره آن حضرت می داند یعنی اصل ناب و لُب و خلاصه و برترین حقیقت هستی را محمد مصطفی (ص) می داند و حضرت علی (ع) خود را عبد و بنده و غلام و نوکررسول (ص) گرامی اسلام معرفی کرده است. و مولوی دین خدا را از حضرت آدم تا حضرت خاتم (ص) یک حقیقت دانسته و بر آن یک اسم بنام اسلام نهاده است که به معنای تسلیم به فرمان الهی و صلح و صفا و صمیمیت و سلامتی و درستی و کامل و بدون نقص بودن در نظر گرفته است و اعتقاد دارد چنانچه شخصی به دستور و فرمان انبیاء الهی که خلاصه و عصاره آنها حضرت محمد (ص) است عمل کند فرد سالم و مورد رضای پروردگار است و چهارچوب و اصل دین الهی را ثابت و یکسان می داند که این اصل مشترک در همه انبیاء و رسالت آنها، معین و مشخص است وهمین روح واحد و اصل مشترک انبیاَء عامل وحدت امت اسلامی گشته است و اعتقاد به این اصول معیار تشخیص ایمان از کفر است و قرائت مختلف از دین بخاطر در نظر نگرفتن این اصول و حقایق مشترک است نها معین و هدف همه انبیاء رساندن انسان به خدا و کمال و صلاح و صراط مستقیم و توحید کلمه الهی است.
واژه های کلیدی: مولانا، دیدگاه زندگی، دیدگاه بندگی، دین، اولیاء وانبیاء
فهرست مطالب:
چکیده
فصل اول:
کلیات- مولوی- دین و مسلک او - مثنوی چیست ؟
۱- مقدمه
۲- بیان مسئله
۳- هدف تحقیق
۴- سؤالات تحقیق
۵- روش و قلمرو تحقیق
۶- پیشینه تحقیق
۱-۱مولانا از دو دیدگاه: 1- زندگی 2- بندگی
۱-۲ مولوی ملجاء همگان بود
۱-۳ برخورد مولانا با پیروان سایر انبیاء
۱-۴ مولانا با هیچ مذهبی مشکل ندارد
۱-۵ مذهب مولانا
۱-۶ آیین مولانا
۱-۷ مولوی و اندیشه ی فلسفی
۱-۸ مولوی بی همتاست
۱-۹ مولوی عاشق بی مثال است
۱-۱۰ مولوی آموزگار عشق و تفکر است
۱-۱۱ عشق برتر از ایمان
۱-۱۲ قدمت عشق از دین بیشتر است
۱-۱۳ مولوی اهل باطن ، و عشق را بالاتر از هر دینی می داند
۱-۱۴ محدوده معرفت مولانا
۱-۱۵ وهم وخیال ، موجب دشمنی میان پیروان انبیاء می گردد
۱-۱۶ مولوی برتر از دانته
۱-۱۷ از نظر مولوی ، اختلاف انبیاء لفظی است نه معنوی
۱-۱۸ ترسای مسلمان
۱-۱۹ همه مردم در نبود مولانا ناراحتند
۱-۲۰ تفکر، محور دعوت مولوی بود
۱-۲۱ مولوی یک آیین وتفکر را حق نمی دانست
۱-۲۲ مولوی همیشه زنده است
۱-۲۳ مولوی شاعری همگانی است نه ملی
۱-۲۴ مسلمانی مولوی
۱-۲۵ دیدگاه مولوی در رابطه ی با مذهب انبیاء
۱-۲۶ اقتضای هستی ، وحدت انبیاء است
۱-۲۷ مولوی طالب فرد عاشق است
۱-۲۸ اندیشه وحدت از دیدگاه مولوی
۱-۲۹ مولانا از خود بینی دور بود.
۱-۳۰ فروتنی مولانا
۱-۳۱ شباهت جهان هستی به خانقاه و پیامبران به صوفیان
۱-۳۱ دید واحد مولوی به حاضران در خانقاه
۱-۳۳ معنای مثنوی
۱-۳۴ مثنوی ترکیبی از تفکر است مخلتف
۱-۳۵ سراسر مثنوی حکایت از وحدت دارد.
۱-۳۶ توصیه مولوی
۱-۳۷ وحدت وجود عامل وحدت انبیاء است
۱-۳۸ علت پدید آمدن فِرَق مختلف
۱-۳۹ موقعیت منظر نظر گاه
۱-۴۰ اختلاف آیین به علت اختلاف دیدگاه است
۱-۴۱ اختلاف مذاهب موجب سردرگمی افراد است
۱-۴۲ مذاهب نه همه حقند و نه همه باطل
۱-۴۳ برگزیده یا مطیع برگزیده باش
۱-۴۴ مردد در مذاهب و راه نجات
۱-۴۵ مفهوم اختلاف انبیاء و ادیان
۱-۴۶ دیدگاه مولوی در مورد اختلاف هفتاد و دو ملت
۱-۴۷ آیین ملت و مردم واحد است
۱-۴۸ اگر چه اسمها فراوانند اما مسمی یکیست
۱-۴۹ انبیاء و ادیان همگی بر یک اصل واحدند
۱-۵۰ اختلاف انبیاء به علت عدم درک درست است
۱-۵۱ اختلاف درک حقیقت ماننداختلاف در توصیف پیل است
۱-۵۲ مولانا مقصد انبیاء رایکی می داند
۱-۵۳ مولوی کتب انبیاء را یکی می داند
۱-۵۴ مقصد همه ی انبیاء یکی است
۱-۵۵ همگی آدمیان روح واحد دارند
۱-۵۶ نمازگزاران چهار هندو در مسجد با نیت واحد
۱-۵۷ منشاء ایمان به انبیاء یکی است
۱-۵۸ ذکر روایات
۱-۵۹ همسفری : مسلم، جهود و ترسا
۱-۶۰ وحدت انبیاء درمثنوی
۱-۶۱ اختلاف انبیاء لفظی است نه عقیدتی
۱-۶۲ اساس عبادت از نظر مولانا
۱-۶۳ دین انبیاء الهی تحقیقی باشد نه تقلیدی
۱-۶۴ داستان موسی نبی و شبان در مثنوی مولوی
۱-۶۵ داستان چهار کس و موسی و شبان نشانگر وحدت انبیاء و ادیان الهی است
۱-۶۶ مولانا حقیقت وجودی را قطعی می داند نه وهمی
۱-۶۷ تفاوت مومن و کافر در مثنوی مولوی
۱-۶۸ در مثنوی مولوی ، مسیر الی الله به تعداد انسان ها می باشد
۱-۶۹ در پیمودن راه انبیاء کدام گروه بر حق می باشد
۱-۷۰ ازنظر مولوی ، انسان در پیمودن راه انبیاء تکبر ندارند
۱-۷۱ اعتقاد مولوی و اهل تصوف ظاهری انبیاء الهی
فصل دوم:
۲-۱ مولوی، انبیاء و اولیاء
۲-۵ مقام انبیاء و اولیاء یکسان نیست
۲-۶ اولویت انبیاء نسبت به هم به معنای اختلاف ما بین آنان نیست
۲-۷ وحی و الهام انبیاء
۲-۸ محبت واتحاد از نظر انبیاء
۲-۹ هدف انبیاء یکی است
۲-۱۰ کار انبیاء تذکر است
۲-۱۱ پیام پیامبران یکسان است
۲-۱۲ وارث انبیاء ، اولیاء هستند
۲-۱۳ اولیاء عامل نزدیکی به خدایند
۲-۱۴ اوصاف انبیاء
۲-۱۵ تفاوت انبیاء و سایر انسانها
۲-۱۶ رسول اکرم (ص) خود را از سایر انبیاء بالاتر نمی دانست
۲-۱۷ مولوی شیفته پیامبر اسلام است
۲-۱۸ حقایق رسول اکرم ( ص) کامل است
۲-۱۹ گفتاری از ابن عربی و شرح آن
۲-۲۰ ولی از نبی بالاتر است
۲-۲۱ برتری انبیاء نسبت به هم چگونه است
۲-۲۲ پیامبر اکرم (ص) بالاتر از انبیاء و هدف همه آنهاست
۲-۲۳ زکریای رازی و ابن راوندی با انبیاء مخالفند
۲-۲۴ از نظر رازی پیامبران با هم مخالفند
۲-۲۵ انبیاءاز نظر ملاصدرا
۲-۲۶ انبیاء همه را به یک دین دعوت کرده اند
۲-۲۷ داستان پیامبران در مثنوی مولوی
۲-۲۸ داستان حضرت آدم (ع)در مثنوی مولوی
۲-۲۹ چگونگی فریب خوردن آدم و حوا د رمثنوی مولوی
۲-۳۰ آدم و حوا و دو قطبی بودن اشیاء از نظر مثنوی مولوی
۲-۳۱ داستان حضرت ابراهیم (ع) در مثنوی مولوی
۲-۳۲ چگونگی داستان ذبح اسماعیل در مثنوی مولوی
۲-۳۳ داستان حضرت ایوب ( ع) در مثنوی مولوی
۲-۳۴ داستان سلیمان در مثنوی مولوی
۲-۳۵ آصف بن برخیا در مثنوی مولوی
۲-۳۶ داستان حضرت صالح (ع) در مثنوی مولوی
۲-۳۷ داستان حضرت عیسی (ع) د رمثنوی مولوی
۲-۳۸ داستان دجال در مثنوی مولوی
۲-۳۹ زهد حضرت عیسی (ع) در مثنوی مولوی
۲-۴۰ داستان حضرت محمد (ص) در مثنوی
فصل سوم:
۳-۱ «دین»
۳-۲ دین واژه ای فارسی
۳-۳ تعریف دین
۳-۴ اعتقاد به دین نیاز همگانی است
۳-۵ حقیقت دین : (حریت و سعادت)
۳-۶ حقیقت دین واحد است
۳-۷ نقش دین
۳-۸ آغاز دین
۳-۹ غایت دین
۳-۱۰ دین یا ادیان
۳-۱۱ احساس اصل انبیاء چیست ؟
۳-۱۲ شباهت انبیاء
۳-۱۳ ظهور خدادر انبیاء
۳-۱۵ انبیاء برای چه آمده اند و مطلوبشان چیست؟
۳-۱۶ فطری بودن دین عاملی برای وحدت انبیاء
۳-۱۷ «وحدت محتوای انبیائ از نگاه ابن عربی»
۳-۱۸ «ابن عربی پیرو دین عشق»
۳-۱۹ دین الهی ثابت است
۳-۲۰ «دین در دنیا متعدد و در آخرت واحد است»
۳-۲۱ «وجوه مشترک در انبیاء مختلف»
۳-۲۲ انبیاء نموداری از یکی تجلی اند
۳-۲۳ پیوند انبیاء ناگسستنی است
۳-۲۴ دین اسلام مظهر وحدت واقعی
۳ -۲۵ اسلام خلاصه انبیای پیشین
۳-۲۶ تفاوت شرایع در چیست ؟
۳ -۲۷ تشابه و تفارق مومن و کافر در تجلی عام و خاص
فصل چهارم:
۴-۱ «کثرت گرایی دینی»
۴-۲ از نظر هیک همه انبیاء و مذاهب برحقند
۴-۳ نظریه هگل درباره وحدت انبیاء
۴-۴ علل پیدایش پلورالیسم دینی در غرب
۴-۵ آیا در هر عصری یک راه برای رستگاری وجود دارد؟
۴-۶ نسبت انبیاء با یکدیگر
۴-۷ از مشترکات انبیاء
۴-۸ وجوه اشتراک انبیاء
۴-۹ عدد چهل مشترک انبیاء
۴-۱۰ شباهت زبان های عرفانی در مکابت متعدد الهی و انسانی
۴-۱۱ استنباط به مقتضای فهم
۴-۱۲ هر کس به قدر فهمش فهمیده مدعی را
۴-۱۳ اتحاد و اختلاف انبیاء از دیدگاه قرآن
۴-۱۴ وحدت انبیاء و اختلاف انبیاء
۴-۱۵ اختلاف انبیاء از دیدگاه قرآن
۴-۱۶ علی (ع) حامی وحدت امت
۴-۱۷ حقیقت شرایع
۴-۱۸ اختلاف شرایع و نسخ مذاهب
۴-۱۹ فراخوان الهی نسبت به اهل کتاب
۴-۲۰ منادی قلبها
۴-۲۱ همگان را رو به سوی یکتایی است
۴-۲۲ اسلام نام همه انبیاء حق است
۴-۲۳ اسلام و اقتباس از سنتها و حکمت های سابق
۴-۲۴ در انبیاء آسمانی وحدت کلی معمول است
۴-۲۵ جهان شمولی انبیاء
۴-۲۶ دین به معنای تسلیم
۴-۲۷ آیا خداوند میان بشر در پاداش عمل خیر وکیفر عمل شر تبعیض قائل است؟
۴-۲۸ مذهب خداست
۴-۲۹ اصل در مذاهب رساندن انسان به خداست
۴-۳۰ صوفیه چه می گویند ؟( موضع صوفیه درقبال انبیاء)
۴-۳۱ تمدن های بشری و مفاهیم مذهبی واحدند
۴-۳۲ تساهل تصوف
۴-۳۳ نتیجه مسامحات و مناظرات مسلمین با پیروان سایر انبیاء
۴-۳۴ بلندنگری بانیان خانقاه واقبال عمومی نسبت به آن
فصل پنجم:
۵-۱ امام خمینی (ره ) و انبیاء
۵-۲ آمریکا دشمن همه انبیاء
۵-۳ «هدف انبیاء کامل نمودن انسان است»
۵-۴ «تبلیغ دشمنان برای نفی انبیاء»
۵-۵ «توحید کلمه»
۵-۶ «انبیاء پاسداران دین»
۵-۷ «انبیاء راهنمای انسان به صراط مستقیم»
۵-۸ «وحدت انبیاء موجب پیشرفت بشریت»
۵-۹ «فلسفه وجودی انبیاء تربیت انسانهاست»
۵-۱۰ «انبیاء برای کامل کردن انسان آمده اند»
۵-۱۱ «وحدت شیعه و سنی وجایگاه اقلیتهای مذهبی در کشور»
۵-۱۲ «وحدت رمز پیروزی»
۵-۱۳ «رسول خدا (ص) حد وسط و صراط مستقیم همه انبیاء»
۵-۱۴ انبیاء برای هدایت آدمی و اصلاح بشری
۱-۶ نتیجه گیری
۶-۲ پیشنهادات
فهرست منابع و مآخذ